فَإِمّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ
ولى هرگاه هدایتى از طرف من براى شما آمد، کسانى که از آن پیروى کنند،
نه ترسى بر آنهاست،و نه اندوهگین مى شوند.
از این ساده تر هم می شود؟! می گوید بروید و مشغول کار خودتان بشوید، فقط هر وقت هدایتی از طرف من برای شما آمد، هر وقت هدایت من خودش آمد و در خانه تان را زد، بی زحمت در را باز کنید! آن هم نه از آن جهت که هدایت من است و اطاعتش واجب؛ از آن جهت که هرکه هدایت مرا تبعیت کند خودش از ترس و اندوه رهایی می یابد. پس بی زحمت، برای خودتان هم که شده، وقتی هدایتم با پای خودش آمد دم در خانه تان، فقط در را باز کنید! همین!
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَخْشَاکَ کَأَنِّی أَرَاکَ
وَ أَسْعِدْنِی بِتَقْوَاکَ
وَ لاَ تُشْقِنِی بِمَعْصِیَتِکَ
وَ خِرْ لِی فِی قَضَائِکَ
وَ بَارِکْ لِی فِی قَدَرِکَ
حَتَّى لاَ أُحِبَّ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لاَ تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ
اى خدا، به من آن مقام ترس و خشیت از جلال و عظمتت را عطا کن که گویی تو را می بینم
و مرا به تقوى و طاعتت سعادت بخش
و به عصیانت شقاوتمند مگردان
و قضا و قَدَرَت را بر من خیر و مبارک ساز
تا در خوش و ناخوش مقدراتت، آنچه دیر مىخواهى را زودتر دوست ندارم و به آنچه زودتر مىخواهى، دیرتر مایل نباشم
فرازی از دعای حضرت امام حسین (ع) در روز عرفه
اللهُمّ اِنّی أسئَلُکَ بِاسمِکَ ...
ای بخشنده بی سر و صدا! (به عقب که نگاه می کنم، قریب به اتفاق خواسته هایم از تو را برآورده می بینم، بی آنکه متوجه شده باشم.)
ای پناه تنهایی! (هرجور که باشم، تو بوده ای و هستی، چه وقتی دیگران هستند و چه وقت تنهایی.)
ای خالق بی نظیر! (داستان زیاد خوانده ام؛ اما هیچ داستانی به اندازه داستان خلقتت، دقیق و ظریف و شگفت انگیز و ماهرانه نیست.)
ای بینای شنوا! (چه بگویم که نشنوی، چه کنم که نبینی، اصلاً چه بیندیشم که ندانی! ... و این خیلی خوب است، این که نگفته می دانی!)
ای عادل رحیم! (نمی دانم از عدلت بترسم یا به رحمتت دل خوش کنم! ... معطلم میان خوف و رجاء)
ای زیبای نادیدنی! (دیدنی نیستی، اما تماشایی چرا!)
ای معشوق مشتاق! (سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد / ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود!!!)
ای ساده ترین پیچیده! (آنقدر ساده ای که در چرخ نخ ریسی پیرزنی پیدا می شوی و آن قدر پیچیده که هیچ ریاضیدانی قادر به حل معادلات مربوط به تو نیست!)
ای مجهول صمیمی! (هیچ چیز به اندازه تو ناشناخته نیست، هیچ چیزی اینقدر دور از تصور نیست ولی هیچ چیزی هم مثل تو هرگز اینقدر به من نزدیک نبوده است.)
ای تنها حقیقت هستی! (هیچ چیزی مثل تو در این دنیا واقعی نیست ... یا شاید هیچ چیزی جز تو واقعی نیست.)
... سُبحانَکَ یا لا اِلهَ اِلّا اَنتَ، الغَوث، الغَوث، خَلِّصنا مِن النّارِ یا رَبّ