اشتیاق

اشتیاق

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی آهنگ «اشتیاق» دلی دردمند را ...
اشتیاق

اشتیاق

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی آهنگ «اشتیاق» دلی دردمند را ...

از طرف ماست یا ... ؟


چه جرم رفت که با ما سخن نمی گویی جنایت از طرف ماست یا تو بدخویی؟



پ.ن: زُهْدُکَ فِی رَاغِبٍ فِیکَ نُقْصَانُ حَظٍّ-  وَ رَغْبَتُکَ فِی زَاهِدٍ فِیکَ ذُلُّ نَفْسٍ!

صد سال آدم ربایی!!


اگر شیفته جزئیات تاریخ سیاسی معاصر کلمبیا نیستید، اگر به طور تخصصی پیرامون پرونده های گوناگون آدم ربایی مطالعه نمی کنید، و اگر به طور کلی نمی خواهید وقتتان را به خسته کننده ترین نحو تلف کنید، این کتاب را مطالعه نکنید!



اگر احیاناً همچنان اصرار دارید که آثار گابریل گارسیا مارکز را مطالعه کنید، می توانید این کتاب را مطالعه کنید.



اما اگر از من می شنوید، کلاً چه اصراری به مطالعه آثار جناب گابریل دارید؟! ... 


امیدوارم ایشان تمامی قابلیت هایشان را در این دو اثر به نمایش نگذاشته باشند که به شدت کم بضاعت می نمود. اصلاً ضایعه ایست برای جامعه ادبی!



پ.ن) یه مقداری صریح تر بخوام بگم: یعنی نمی دونم این بنده خدا چه اصراری به نوشتن رمان داره! خب، برادر من، برو تاریخ نویس شو؛ نه، اصلاً چرا می خوای بنویسی، برو یه کار دیگه بکن، برو مثلاً آواز بخون، نمایش بازی کن، ورزش کن! به خدا زندگی جنبه های جالب دیگه هم داره!

جوشن


اللهُمّ اِنّی أسئَلُکَ بِاسمِکَ ...


ای بخشنده بی سر و صدا! (به عقب که نگاه می کنم، قریب به اتفاق خواسته هایم از تو را برآورده می بینم، بی آنکه متوجه شده باشم.)


ای پناه تنهایی! (هرجور که باشم، تو بوده ای و هستی، چه وقتی دیگران هستند و چه وقت تنهایی.)


ای خالق بی نظیر! (داستان زیاد خوانده ام؛ اما هیچ داستانی به اندازه داستان خلقتت، دقیق و ظریف و شگفت انگیز و ماهرانه نیست.)


ای بینای شنوا! (چه بگویم که نشنوی، چه کنم که نبینی، اصلاً چه بیندیشم که ندانی! ... و این خیلی خوب است، این که نگفته می دانی!)


ای عادل رحیم! (نمی دانم از عدلت بترسم یا به رحمتت دل خوش کنم! ... معطلم میان خوف و رجاء)


ای زیبای نادیدنی! (دیدنی نیستی، اما تماشایی چرا!)


ای معشوق مشتاق! (سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد / ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود!!!)


ای ساده ترین پیچیده! (آنقدر ساده ای که در چرخ نخ ریسی پیرزنی پیدا می شوی و آن قدر پیچیده که هیچ ریاضیدانی قادر به حل معادلات مربوط به تو نیست!)


ای مجهول صمیمی! (هیچ چیز به اندازه تو ناشناخته نیست، هیچ چیزی اینقدر دور از تصور نیست ولی هیچ چیزی هم مثل تو هرگز اینقدر به من نزدیک نبوده است.)


ای تنها حقیقت هستی! (هیچ چیزی مثل تو در این دنیا واقعی نیست ... یا شاید هیچ چیزی جز تو واقعی نیست.)



... سُبحانَکَ یا لا اِلهَ اِلّا اَنتَ، الغَوث، الغَوث، خَلِّصنا مِن النّارِ یا رَبّ


Getting Rid of Technology


عمیقاً احساس می کنم که تکنولوژی در مجموع کمکی به بهتر بودن زندگی انسان نمی کند!



وصیت پدر


شما را سفارش می کنم به تقوای الهی؛ و اینکه به دنیا روی نیاورید، گرچه به سراغ شما آید؛ و بر آنچه از دنیا از دست می‏دهید اندوهناک مباشید؛ و حق را بگویید؛ و برای پاداش الهی عمل کنید. دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید. 


شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و کسانی را که این وصیت به آنها می‏رسد، به تقوای الهی، و نظم در امور زندگی، و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش می‏کنم، زیرا من از جد شما پیامبر (ص) شنیدم که می‏گفت: «اصلاح بین مردم از نماز و روزه یک سال برتر است.» 


خدا را! خدا را! درباره یتیمان؛ نکند آنان گاهی سیر و گاه گرسنه بمانند، و حقوقشان ضایع گردد. 


خدا را! خدا را! درباره همسایگان؛ حقوقشان را رعایت کنید که وصیت پیامبر (ص) شماست، همیشه به خوش رفتاری با همسایگان  چنان سفارش می‏کرد که گمان بردیم برای آنان ارثی معین خواهد کرد. 


خدا را! خدا را! درباره قرآن، مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیشی گیرند. 


خدا را! خدا را! درباره نماز همانا که ستون دین شماست. 


خدا را! خدا را! درباره خانه خدا، تا هستید آن را خالی مگذارید، زیرا اگر کعبه خالی شود مهلت داده نمی‏شوید. 


خدا را! خدا را! درباره جهاد با اموال و جانها و زبانهای خویش در راه خدا. بر شما باد به پیوستن با یکدیگر، و بخشش یکدیگر؛مبادا از هم روی گردانید و پیوند دوستی را از بین ببرید. امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که بدان شما بر شما مسلط می‏گرداند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد.


ای فرزندان عبدالمطلب: مبادا پس از من دست به خون مسلمین فرو برید و بگویید: امیر مومنان کشته شد. بدانید جز کشنده من کسی دیگر نباید کشته شود. درست بنگرید! اگر من از ضربت او مردم، او را تنها یک ضربت بزنید...


 
ادامه مطلب ...